بشر از دیرباز با گوش سپردن به موسیقی طبیعت و با الهام از آن، تلاش کرده است تا آن چه را درون خود احساس میکند، با آفرینش صداها و همراهی سکوت و موزون ساختن رابطۀ میان آنها بیان کند. پرسشهای فراگیر فلسفی و زبان همگانی موسیقی، ترکیب مؤثری برای بیان مفاهیم، مضامین و معانی فلسفی به وجود میآورند. کوک در این باره مینویسد: «اگر بنا باشد روزی آدمی رسالتی را به انجام برساند که در آغاز به عهده گرفت؛ یعنی آن هنگام که برای اولین باردر مقام یونانی آغاز به فلسفه ورزی کرد و شعار «خود را بشناس» را مطرح کرد، ناگزیر است ضمیر ناخودآگاه خود را فهم کند و رساترین زبان ناخودآگاه، موسیقی است». قابلیت موسیقی در پرورش حس زیبایی شناختی کودک نیز مهم است، چنان که «به اعتقاد سقراط نیز افراد باید مطالعۀ موسیقی را از کودکی آغاز کنند. برای سقراط هماهنگی همان زیبایی، خیر و عدالت حقیقی است؛ در نتیجه کودکانی قادر خواهند بود نیکی را تشخیص دهند که می آموزند چگونه زیبایی را تشخیص دهند.