تحقیقات آموزشی چه
چیزی را در مورد مزایای p4c نشان می دهد؟
پژوهش های خارجی
در چند دهه اخیر، آموزش فلسفه به کودکان به عنوان روشی برای پرورش تفکر به ویژه تفکر انتقادی و تفکر خلاق مورد توجه قرار گرفته است. ابتدا در آمریکا،پس از آزمایشی کوچک اما فشرده در قالب طرح آموزش فلسفه به کودکان،نشان داده شد که می توان مهارتهای فکری را در کودکان تقویت کرد. به همین منظور تعدادی از افراد تعلیم داده شدند تا معلمان سر تاسر ایالت متحده را آموزش دهند.آن ها در سال های ۱۹۷۰ کار خود را شروع کردند. در پایان دهه ۱۹۷۰،پنج هزار کلاس در آمریکا از برنامه های مذکور بهره می بردند. آزمایش نشان داد که با ارایه این برنامه برای کودکان ۱۱ ساله، می توان به آن ها یاد داد که در مسائل مربوط به استدلال های صوری،۲۷ هفته سن هوشی بالاتری داشته باشند.(لیپمن،به نقل از ناجی،۱۳۸۲).
تریکی و تاپینگ (۲۰۰۴)، در مقاله ای با عنوان”فلسفه برای کودکان،یک بررسی نظام مند” با بررسی ۱۰ تحقیق طی سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۲ ، به اثرات مثبت این برنامه در زمینه های خواندن،تفکر انتقادی،مهارت استدلال،عزت نفس و توانایی شناختی و ریاضی اشاره کردند.
ساری، لوئیک و تولویستِل (۲۰۱۶) در پژوهشی تحت عنوان «بهبود مهارتهای استدلال در کودکان پیشدبستانی در استفاده از برنامه ی فلسفه برای کودکان» بیان میکنند : استفاده از این جلسات بحث گروهی فلسفی در این کودکان در برنامهی فلسفه برای کودکان، منجر به بهبود مهارتهای کلامی کودکان و پیشرفت تحصیلی بیشتر آنها درنتیجهی بهبود مهارتهای کلامی آنها میشود.
علاوه برپژوهش های ذکر شده، موریس (۲۰۱۶)، ساری، لوئیک و تولویستِل (۲۰۱۶)، لِنگ (۲۰۱۵)، اِیسینک، جِرسِن و گیجلِرز (۲۰۱۵)، پِندلِبوری (۲۰۱۳)، مونتس و ماریا (۲۰۰۱) و بسیاری از پژوهش های دیگر در خارج از کشور در زمینه تأثیر آموزش تفکر فلسفی یا آموزش فلسفه کودکان بر تفکر انتقادی، تفکر خلاق و … انجامشده است که اکثراً این پژوهشها از مؤثر بودن روش آموزش فلسفه و تفکر فلسفی بر انواع تفکر حکایت دارد.
پژوهش های داخلی
درایران نیز پژوهش های بسیاری مانند: قائدی (۱۳۹۹)، رستمی (۱۳۹۷)، تیموری (۱۳۹۵)، اسماعیلزاده و کرمی (۱۳۹۴)، ماهرو زاده و تجری (۱۳۹۴)، سهرابی، البرزی و خوشبخت (۱۳۹۲)، رمضانی (۱۳۹۱)، کریمی (۱۳۹۱)، رستمی، مفیدی و فیاض (۱۳۹۱)، رستمی، رحیمی، رستمی و هاشمی (۱۳۹۰)، سیف نراقی، قبادیان، نادری و شریعتمداری (۱۳۹۰)، ناجی، صفایی مقدم، آیتاللهی و شیخ رضایی (۱۳۹۰)، سیفی گندمانی و همکاران (۱۳۹۰)، ناجی و خطیبی مقدم (۱۳۸۹)، طباطبایی (۱۳۸۷)، ناجی و قاضی نژاد (۱۳۸۶)، اسکندری و کیانی (۱۳۸۶)، مرعشی (۱۳۸۵)، به بررسی تاثیر برنامه فلسفه برای کودکان بر متغیرهایی مانند رشد ذهنی، رشد استدلال، رشد تفکر انتقادی و رشد اخلاقی پرداختند که تمامی پژوهشها بر تأثیر مثبت برنامه تأکید دارند.
پایداری دستاوردهای شناختی
نتایج تحقیقات در سراسر جهان در رابطه با پایداری تاثیر برنامه فبک بر رشد استدلال کودکان و نوجوانان موفقیتهای چشمگیری را نشان می دهند. نتایج نشانگر دستاوردهای شناختی و پایداری آن در گروهی از کودکان و نوجوانانی دارد که در دوره های آموزشی این برنامه مشارکت فعال داشته اند.